داستان فیلم در سال 1940 میلادی در جریان جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد، زمانی که زیردریایی ایتالیایی تحت فرماندهی "سالواتوره تودارو" به یک کشتی تجاری بریتانیایی حمله کرده و آن را غرق می‌کند. اما این حادثه تنها آغاز ماجرا است. تودارو و خدمه‌اش با یک تصمیم اخلاقی دشوار روبرو می‌شوند، آن‌ها باید سرنوشت خدمه کشتی غرق‌شده را مشخص کنند. آیا آن‌ها را نجات دهند یا آن‌ها را به حال خود رها کنند؟

این فیلم داستان آشنایی "لازارو"، پسر کشاورزی که عده‌ای او را ساده‎ لوح می‎خوانند با "تانکردی"، پسری نجیب‎ زاده که توسط آرزوها و تصوراتش نفرین شده است، می‎باشد. آنها در روستایی دور افتاده‌ تحت سلطه‎ "آلفونسینا" زندگی می‎کنند. این دوستی تا اندازه‎ای برای "لازارو" ارزشمند می‎شود که بعد از مدتی برای یافتن "تانکردی" پا به شهر می‎گذارد. جایی که او مثل یک قطعه‌ از گذشته است که در دنیای مدرن گم شده است و …